پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت روز جهانی زن"روز جهانی زن برهمگان گرامی باد
- توضیحات
- منتشر شده در 17 اسفند 1392
طرح از هنرمند ما بابک
( ایران کشور کورش کبیر است نه کشور صاحب زمان)
دوباره میسازمت وطن
طرح از هنر مند ما "بابک
خرد چشم جان است، چون بنگری
تو بی چشم، شادان جهان نسپری
آری، ديو، چه بخواهد چه نخواهد به دست فرهنگ ما به شيشه ی استوره ای اش بازخواهد گشت
و ديدن آن لحظه برای هر کس که به فرهنگ خردمدار و زيبای ايرانی مان باور دارد
سخت ساده و شکوهمند است.
در جهان تا نور خورشید است وماه
عشق ایرانی به نوروز است وشاه
بهار آ زادی نزدیک است
طرح از هنر مند ما بابک
با یاد همه ی سرو های برافراشته
ما را به دم پیر نگه نتوان داشت
در حجره ی دلگیر نگه نتوان داشت
آنرا که سر زلف چو زنجیز بود
در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت .
مهستی گنجه ای شاعره دوران غزنویان
به ياد قيام
23 خرداد 1388،
آغاز جنبش سبز
جوانان ايران
عليه حکومت خون آشام اسلامی،
و به ياد
برجسته ترين
نماد سکولار آن:
ندا آقا سلطان
شیر زنان ایرانی بپاخاسته اند وامان از رژیم زن ستیز گرفته اند .
زنان را هزاران هنر هست وبس
یکی هم بود زادن شیر نر .
شاهزاده رضا پهلوی
Reza Pahlavi
روز جهانی زن برهمگان گرامی باد
روز جهانی زن «هشتم مارس ۱۸۵۷ میلادی برابر با هفدهم اسفندماه ۱۲۳۵ خورشیدی» بر همه کنشگران مبارز در راه دستیابی به حقوق برابر برای زنان و رفع تبعیض جنسیتی، گرامی باد. روز زن فرصتی است تا بار دیگر با همه کنشگران زن و مرد که مشعل تساوی و برابری را همچنان در دست دارند، تجدید پیمان کنیم.
شروع قرن نوزدهم میلادی در کشورهای صنعتی با بازسازی ساختارهای سیاسی و مدنی، شالوده قانون اساسی و لایحه های مدنی به سکولاریسم و پلورالیسم تغییر و سطح زندگی و دانش بشری بهبود یافت. زنان بیشتر وارد بازار کار شدند و در نتیجه تلاش برای احقاق حقوق مساوی، ارزش های جدیدی در مناسبات اجتماعی همچون «فمینیسم» به معنای برابری زن و مرد در همه عرصه ها جایگزین پدیده های کهنه و رادیکال «مردسالاری» شد.
بیش از یک و نیم قرن از درخواست مطالبات زنان برای برابری و زدودن نابرابری های جنسیتی و پیشبرد حقوق شهروندی زنان می گذرد. زنان در بیشتر کشورهای پیشرفته از یکسو موفقیت های چشمگیری برای احقاق حقوق خود در بخش های حقوقی و قضایی از جمله حق رای، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن،حق پوشش، حق طلاق، حق سرپرستی فرزند، حق سقط جنین و دیگر موارد را به دست آورده اند. از سویی دیگر همچنان شاهد خشونت و نابرابری برعلیه زنان می باشیم.
نقش زنان پس از انقلاب مشروطیت در عرصه سیاست ایران بسیار چشمگیر بوده است. تشکیل انجمن های گوناگون زنان (نسوان)، برای بالابردن اعتماد به نفس زنان، آشنایی با آداب و معاشرت در جامعه در کنار مردان، تحصیل، ترویج فرهنگ زن بدون حجاب، و رسیدگی به حقوق زنان در ایران شکل گرفتند.
از دستاوردهای شگرف کنشگران حقوق زنان در انقلاب سفید و در اوج دوران نوین ایران بسوی مدرنیته، اصلاح قانون انتخابات در دوران انقلاب سفید و تفویض حق رای به زنان، حقوق برابر سیاسی برای زنان، تصویب قانون حمایت خانواده، حق طلاق دو طرفه و حق فرزند برای مادران بود.
****
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، دستاوردهای شگرف زنان در مسیر برابری در چرخش عقب گرایی و دوران وسطایی قرار گرفت. حاکمان مستبد جمهوری اسلامی از همان روزهای نخست به رهبری روح الله خمینی، با اعمال خشونت های خیابانی تا وضع قوانین و لایحه های حقوقی و قضایی، زن ستیزی را در تمام سطوح جامعه نهادینه کردند.
جمهوری اسلامی، در طی سی و پنج سال گذشته خشونت هدفمندی را بر علیه زنان دلیر کشورمان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، سازماندهی کرده است. سرکوب و سلب حقوق و آزادی های اساسی زنان ایران، با تشدید خشونت فردی و اجتماعی بر علیه آنان، از جمله پوشش اجباری، ایجاد شکاف بین زن و مرد، تبعیض در محیط کار، تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها، اجرای طرح ها و قوانین غیر انسانی همچون طرح مبارزه با بدحجابی، قوانین «حمایت از خانواده»، قوانین مربوط به طلاق، حق چند همسری برای مردان، حق ازدواج با فرزندخوانده، دیه و ارث و دیگر موارد هر روز شرایط سخت تری را برای زنان سرزمینمان بوجود آورده است.
مبارزه و تلاش کنشگران زنان ایران برعلیه خشونت، زن ستیزی، ناعدالتی، پوشش اجباری در دهه گذشته بسیار چشمگیر بوده است. ما مردم ایران باید برای استقرار حقوق بشر و دموکراسی در کشورمان و پایان دادن به تبعیض، نابرابری، بی عدالتی، اعدام، سنگسار و خشونت علیه زنان دست در دست هم دهیم.
ضمن همراهی با همه فعالان و مدافعان حقوق زنان، اعتراض خود را علیه رفتار های ضد انسانی و قرون وسطایی جمهوری اسلامی نسبت به زنان ایران بار دیگر اعلام نموده و هر نوع خشونت، تبعیض و ستیز پنهان و آشکار، علیه آنان را شدیدا محکوم می نمایم. یقین دارم، شیرزنان ایرانزمین در مسیر برابری، در آینده ای نزدیک در کسب
« مطالبات خود در بالاترین سطح » به پیروزی خواهند رسید.
پاینده ایران
رضا پهلوی
اورگینال
برگرفته از نمایه رسمی شاهزاذه رضا پهلوی
http://www.rezapahlavi.org/details_article.php?persian&article=674
*پیام تسلیت" شاهزاده رضا پهلوی" به مناسبت درگذشت دکتر" عبدالمجید مجیدی" بیانیه شهبانوفرح پهلوی به مناسبت درگذشت شادروان عبدالمجید مجیدی"
- توضیحات
- منتشر شده در 08 اسفند 1392
*پیام تسلیت" شاهزاده رضا پهلوی" به مناسبت درگذشت دکتر" عبدالمجید مجیدی" بیانیه شهبانوفرح پهلوی به مناسبت درگذشت شادروان عبدالمجید مجیدی"
شادروان دکتر عبدالمجید مجیدی
***
درگذشت دکتر عبدالمجید مجیدی
Reza Pahlavi
۵ اسفند ماه ۱۳۹۲
با اندوهی عمیق خبردرگذشت دکتر عبدالمجید مجیدی را دریافت و قلبا متاسف شدم.
دکتر عبدالمجید مجیدی نه تنها پیش ازشورش ۵۷ مصدر خدمات ارزنده ای بود، در دوران تبعید نیز لحظه ای از اندیشیدن به ایران و ایرانی باز نیایستد و در طی این سالیان یکی از بهترین یاوران من بود. خدمات او در بنیاد میهن که دریچه ای برای بازشناسی هویت و اصالت ایرانی بود را همواره به یاد دارم.
شادروان دکتر عبدالمجید مجیدی در جامعه ایرانیان تبعیدی از نوادری بود که در تمامی این سالها که از همکاری وی بهره بردم، هیچگاه بغیر از نگرانی برای سرنوشت میهن کلامی از زبان او نشنیدم، او هیچگاه در اندیشه خویش نبود و هرآنچه می خواست برای بهروزی ایران و ایرانی بود، بدین روی شخصا برای وی احترام ویژه ای قایل بودم.
با تاثری بسیار درگذشت آن روانشاد را به خانواده، بازماندگان و دوستان تسلیت می گویم و برایشان شکیبایی آرزو دارم.
روانش شاد و یادش همواره گرامی باد
رضا پهلوی
بیانیه شهبانوفرح پهلوی به مناسبت درگذشت شادروان عبدالمجید مجیدی"
برگرفته به صورت پی دی اف از نمایه رسمی شهبانوفرح پهلوی
http://www.farahpahlavi.org/Madjidi-Condolences-2014.pdf
عبدالمجید مجیدی
عبدالمجید مجیدی (زاده ۱۳۰۲) وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه ایران در سالهای ۱۳۵۶ - ۱۳۵۱ بود.
زندگینامه
او در شهر تهران متولد گردید. در جای دیگری ذکر شدهاست که در شهر استهبان متولد شد . وی زاده ۱۳۰۲ در ۲۱ سالگی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد. در سال ۱۳۳۱ ش پس از اخذ درجه دکتری به ایران بازگشت. در سال ۱۳۳۵ با سمت کمک کارشناس اقتصادی در سازمان برنامه استخدام شد. چهار سال بعد برای تحصیل در رشته مدیریت به آمریکا رفت. در سال ۱۳۴۴ به سمت معاون نخست وزیر و رئیس دفتر بودجه منصوب شد. در سال ۱۳۴۷ به وزارت کار و امور اجتماعی رسید و چهار و نیم سال در این سمت باقی ماند.
در دی ماه ۱۳۵۱ در مقام وزیر و رئیس به سازمان برنامه و بودجه بازگشت و تا مرداد ۱۳۵۶ (استعفای دولت هویدا) این مسوولیت را بر عهده داشت.
بعد از دولت هویدا به دبیر کلی بنیاد فرح رسید. در دوران نخستوزیری بختیار بازداشت شد. ولی در نخسیتن روزهای انقلاب از زندان گریخت و پس از سه ماه و نیم زندگی در خفا به فرانسه رفت.
وی از وزیران مهم دهه آخر سلطنت پهلوی بود. در مقام رئیس سازمان برنامه و بودجه نه تنها با نخستوزیر و کلیه وزیران تماس روزمره و مستمر داشت بلکه به طور منظم برای دادن گزارش و دریافت دستور با شاه دیدار میکرد و در بیشتر جلسات مهم تصمیم گیری حضور داشت و یا از طریق روابط نزدیکش با امیرعباس هویدا از نتایج آنها آگاه میشد.
دکتر عبدالمجید مجیدی
با نها يت تأ سف خبردرگذشت دکتر عبدالمجید مجیدی را تسلیت گفته و از خداوند متعال مغفرت و رحمت الهی را برای
فرزندان گرامی آن تازه در گذشته و سایر بستگان مسألت مینمائیم
از طرف مدیر" مدیران فنی" و همکاران و نویسندگان خبر گزاری مردانی نیوز
متاسفم که آدمهای بزرگ در تنهائی وغربت از دنیا میروند
روحش شاد و یادش گرامی باد
اصغر مردانی
دکتر عبدالمجید مجیدی رئیس هیأت مدیره کیهان (لندن) درگذشت
با اندوه بسیار از درگذشت شادروان دکتر عبدالمجید مجیدی آگاه شدیم.
دکتر عبدالمجید مجیدی، نام نیک و کارنامه ای مثبت از خدمات مملکتی، به ویژه در امور اقتصادی و مالی از خود بر جای نهاده است.
دوستان و همکاران دکتر عبدالمجید مجیدی در کیهان، درگذشت او را به فرزندان و برادران و سایر بستگان و دوستانش صمیمانه تسلیت می گویند.
این گزارشها در حال تکمیل شدن است
خبر گزاری مردانی نیوز
بیانیه شاهزاده زضا پهلوی" بگذارید بگویم بختیاری چگونه بختیاری شد؟
- توضیحات
- منتشر شده در 29 بهمن 1392
طرح از هنرمند ما بابک
( ایران کشور کورش کبیر است نه کشور صاحب زمان)
در جهان تا نور خورشید است وماه
عشق ایرانی به نوروز است وشاه
شاهزاده رضا پهلوی
بیانیه شاهزاده زضا پهلوی" بگذارید بگویم بختیاری چگونه بختیاری شد؟
Reza Pahlavi
قدمت تمدن در سکونتگاه بختیاری به هزاران سال پیش واقع در جنوب غرب ایران، از بلندی های زاگرس تا دامنه های آن، آنجا که برای اولین بار انسان ها به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته و زندگی ده نشینی و کشاورزی و همزیستی را آغاز کردند، برمی گردد. بختیاری ها در گذر تاریخ ایرانزمین در رده های سیاسی و سپاهی و بازرگانی نقش پررنگی را ایفا کرده اند و همواره برای آزادی و انسانیت مبارزه کردند.
در جریان انقلاب مشروطه، هزاران سواره از نیروهای بختیاری هماهنگ با نیروهای مشروطه خواه در قزوین در مقابل نیروهای بیگانه روسیه و انگلیس به سمت پایتخت حرکت کردند و دلاورانه برای احیای مشروطیت مبارزه کردند.
بختیار به معنای کسی که بخت و اقبال با او یار و همراه است و بختیاری ها همواره با دلاوری و عشق به ایران سهم بزرگی در خوشبختی سرنوشت کشورمان ایران داشته اند. آری، صدا و سیمای جمهوری اسلامی بداند که بختیاری با دلاوری و ایراندوستی بختیاری شد*.
در طی سی و پنج سال گذشته، صدا و سیمای جمهوری اسلامی همچون ابزاری در دست ولایت فقیه، برای اندیشه صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها، هدفمند با هزینه کردن از سرمایه های ملت ایران به تخریب هویت ایرانی و تحریف در تاریخ ایرانزمین پرداخته است. هدف محوری نظام ولایتی، جایگزینی « دیانت » در مقابل «ایرانیت»، در تحریف و جعل تاریخ و توهین و تمسخر اقوام ایرانی، برای نفاق افکنی و تحقیر ملت ایران بوده است.
رسانه های گروهی می بایست در خدمت و نه در مقابل ملت باشند. توهین به مردم ایران از هر قوم و دین و باوری که باشند، نمایانگر فساد و ناسالم بودن صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی بداند که دلیران این آب و خاک از فداکاری و از خودگذشتگی برای نگهداشت هر گوشه ایرانزمین دریغ نخواهند کرد. برهمین اساس، ما نیز به فریاد اعتراضی شهروندان ایرانی، در مقابل توهین به هم میهنان بختیاری و نفاق افکنی قومی توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی می پیوندیم و با ابراز همبستگی برای دستیابی به آزادی، برابری، رفاه و امنیت و دوباره بازگرداندن هویت ایرانی به ایرانیان، به مبارزه ادامه می دهیم.
از همه نیروهای نظامی و انتظامی و دستگاه های دولتی و امنیتی کشور که هنوز به ایران و ایرانی می اندیشند، دعوت می کنم از بکارگیری خشونت در مقابل هم میهنان بی دفاع خود پرهیز کنند و در راستای آشتی ملی برای گذر به فردایی بهتر، به آغوش پرمهر ملت ایران بازگردند.
پاینده ایران
رضا پهلوی
برگرفته از نمایه رسمی شاهزاده زضا پهلوی
http://www.rezapahlavi.org/details_article.php?persian&article=671
* در شبکه سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی، دریکی از سکانس های سریالی، یکی از شخصیت های فیلم خطاب به زن بختیاری می گوید: «نگذار بگویم بختیاری چگونه بختیاری شد؟ بختیاری از کاسه لیسی و صدقه سری انگلیسی ها بختیاری شد»
پخش سریال «سرزمین کهن» در پی اعتراض های موفقیت آمیز بختیاری های با غرور ایرانی معلق شد
* در پی فراخوان های بختیاری ها در فیسبوک و نیز از سایر تریبون ها، تظاهرات زن و مرد و پیرو جوان بختیاری وارد عرصه تازه ای شد به گونه ای که سران حکومت پوزشخواهی را بر در پیش گرفتن رویه همیشگی بی اعتنایی ترجیح دادند. در سریال «سرزمین کهن» نقش یک خانواده منفی و نوکیسه به یک خانواده بختیاری داده شده بود تا به آزار و اذیت یک خانواده روشنفکر و وطن پرست بپردازد. نمایندگان طایقه بختیاری می گویند «برخلاف زندگی مسالمت آمیز اقدام و روح تساهل قومی و موازین حقوق بشری مورد نظر سازمان ملل و یونسکو؛ صدا و سیمای ایران به نقض سیستماتیک تعهدات خود و توهین به قومیت ها و طایفه ها در ایران ادامه می دهد». اعتراض اصلی بختیاری ها به چیزی است که آن را «تحریف تاریخ» و خدشه دار کردن چهره حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری می نامند. سردار اسعد بختیاری از رهبران مشروطه خواه ایرانی بود که جایگاهی خاص در میان مردم بختیاری تا به امروز دارد.
این گزارشها در حال تکمیل شدن است
خبر گزاری مردانی نیوز'
گفتار";از فرمایشات علیاحضرت شهبانوی بزرگوارمان " فاجعه انقلاب اسلامیدر برابر خدمات پادشاهان پهلوی
- توضیحات
- منتشر شده در 27 بهمن 1392
نگینی پر گهر بر تارک تاریخ ایرانی
به آن غیرت شهامت قهرمان قهرمانانی
که تا گردون بگردد مام میهن را
کجا دیگر چو شهبانو فرح زاید به آسانی؟
در جهان تا نور خورشید است وماه
عشق ایرانی به نوروز است وشاه
***
علیاحضرت بزر گوارمان همچنان به خاطرات همسرشان وفادار است
علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی پرچمدار مبارزات ملت
درون وبرون مرز ایران اهورائی
براستی شگفت انگیزسرگذشت بزرگ و استثنائی در تاریخ همه ملتهای جهان تا به امروز است که ملکه مملکتی که مردمان آن سرزمین
با هر دلیل و علتی نسبت به همسر تاجدارشان آن بی مهری ها را روا داشتند و بسیار مشکلات و مسائل سخت را در غربت تجربه کرده اند ...
بخاطر همان ملت گرفتار شده در چنگال اهریمنان دکانداران دینی شبانه روز از استراحت و خواب و آرامشی را که به آن نیاز مبرم دارند
کم کنند و همه توان ونیروی خودشان را در راه آن مبارزات مصروف و به مبارزان هم درس استقامت و پایداری مرحمت فرمایند
آیا این از پدیده های نادر در زندگی بشری نیست ؟
اگر میخواهیم در باره تاریخ سه دهه ایران دیروز وامروز به قضاوت بنشینیم و برگی از نوشته های خود را بر برگهای زرین کشورمان بیفزائیم
باید که صادقانه ومخلصانه بدور از هر گونه غرض و مرضی واقعیات را برشته تحریر در آوریم زیرا آیندگان با دستیابی به بسیاری از فن آوریهای
مدرن جهان روز و نیز بالا رفتن سطح فکر واندیشه بخوبی قادرند تا در باره همه آن نوشته ها ی ما به داوری درست بنشینند .
ما باید نزد وجدان خود این پرسش ها را مطرح کنیم که ...گذشت وفداکاری و وفاداری را چگونه تعریف میکنند ؟
مگر نه این است که از روی شواهد و اتفاقات موجود میتوان آنها را شناخت و از یکدیگر تمیز داد ؟
کدامین نمونه را که به این راحتی در دسترس داریم ومی شناسیم
که شهبانوی بزرگوارمان را در دوران خود ودر نزدیکی خود داریم
و به آن نیز افتخار ومباهات هم میکنیم
تا بتواند شاهد روشنی بر اثبات آن صفات نیک باشند ؟
ما این مطالب را برای خودی ها نمی نویسیم بلکه هدف ما به قضاوتی عادلانه کشاندن آن دسته ازافراد گروه ها و سازمانهائی است
که هنوز هم که هنوز است بخاطر هر نوع طرز تفکر و یا هدفی را که دنبال میکنند و یا دارای منافعی از آن ضدیت ها هستند مینویسیم
تا این فرمایش شهبانو را در پاسخ به پرسش یک خبرنگار آویزه گوش خود کنند و بر عمق چنان آرزوئی اندکی تعمق کنند که آن سالاز زن ایران زمین
بعنوان یک همسر یک مادر و یک ایرانی پاک نهاد فرموده اند..
من سه آرزو دارم ..
قضاوت عادلانه در باره همسرم
سعادت وسلامتی برای فرزندانم
و سر انجام رهائی و آزادی برای مردمان کشورم .
ورزشکاران شعاری دارند که میگویند فکر سالم در بدن سالم ..
اگر بدن سالمی داریم پس لاجرم افکار هم باید سالم باشد
وآرزوهای بانوی اول ایران زمین که آرزوی قلبی ملت ایران است
را مورد نظر و بررسی قرار میدادیم
درودت باد شهبانو
غرور و شوکت و مجد همه فرهنگ ایرانی
به شاه پهلوی همواره با آن عهد وپیمانی
برای هر مبارز قدرت ونیرو چو بارانی
که تا گردون بگردد مام میهن را
کجا دیگر چو شهبانو فرح زاید به آسانی ؟
سر دبیر
هماره نام ویادت در میان کشتزارهای وطن جاری است
نشانت سمبل زنهای ایرانی به اوج قله ها باقی است.
گفتار";از فرمایشات علیاحضرت شهبانوی بزرگوارمان " فاجعه انقلاب اسلامیدر برابر خدمات پادشاهان پهلوی
در سالگرد بزرگترین مصیبت تاریخ معاصر ایران
اختصاصی برگرفته از کیهان آنلاین – ۲۶ بهمن ۹۲ - در سال ۱۳۵۵ ایران نخستین کشور جهان در میان جهان موسوم به «جنوب» بود که شمار مغزهای بازگشته به آن از شمار مغزهای فراری بسی فراتر رفت. در همین دوران، شمار دانشآموختگان در ایران به حدی که لازمه جهش کیفی در علوم و فناوری است، رسید.
اگر ایران این امکان را مییافت که به تکمیل صنایع پتروشیمیادامه دهد، سالها پیش به یکی از بزرگترین مراکز صنعت پتروشیمیبینالمللی مبدل شده بود.
در سال ۱۳۵۳ ایران به اجرای برنامهای برای ایجاد صنعت انرژی هستهای برای مقاصد صلحجویانه پرداخت. با اجرای این برنامه ایران میتوانست با کمک فرانسه و آلمان تا سال ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ به ایجاد سه نیروگاه انرژی هستهای مدرن موفق شود.
نخستین برنامه طرح «گفت و گوی تمدنها» نیز در سال ۱۳۵۷ در تهران اجرا شد.
سی و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامیبهترین برای هممیهنان عزیز ماست که بار دیگر به بررسی و داوری درباره کارنامه و پیامدهای رفتار و گفتار حکومت اسلامیبرای ایران و مردم ایران و هم چنین برای جامعه بینالمللی بنشینند.
چنین بررسی و داوری طبیعتا هنگامیمعنا خواهد داشت که به دوران پیش از انقلاب اسلامیو آیندهای که در برابر ایران بود نیز معطوف شود. در پرتو این بررسی تطبیقی است که ابعاد پیامدهای کمرشکن و طاقتفرسای حکومت سی و پنج ساله حکومت اسلامیبه روشنی هر چه تمامتر در برابر دیدگان مردم ایران پدیدار خواهد شد.
واقعیت آن است که امروز بیش از دوسوم زنان و مردان ایران یا پس از استقرار حکومت کنونی ایران چشم به جهان گشودهاند و یا در زمان انقلاب دوران کودکی را میگذراندهاند و خاطرهای مستقیم از دوران پیش از آن ندارند. این نیز واقعیت است که یکی از هدفهای مستمر و عمده رهبران این حکومت در این سالها تحریف کامل تاریخ معاصر ایران و محروم ساختن نسل جوان از پی بردن به واقعیات و حقایق دوران گذشته بوده است. اما من یقین دارم که اکثریت قریب به اتفاق جوانان هشیار ایران نه تنها هرگز فریب نخوردهاند و مجذوب تبلیغات دروغین رهبران و سخنگویان جمهوری اسلامینشدهاند بلکه به یاری انواع منابع مستقیم و غیرمستقیم به واقعیتهای تاریخ معاصر میهن خویش آگاه شدهاند و امروز کم و بیش میدانند که انقلاب اسلامیو حکومت مولود آن نه تنها کمکی به پیشرفت و رفاه و امنیت و آسایش آنان نکرده بلکه ایران را به ویرانی کشیده و آماج مخاطرات هولناک و بیسابقه کرده است.
پس امروز نیز وظیفه ملی و میهنی خود میدانم که برای آگاهی هر چه بیشتر نسل جوان ایران فشردهای از پیشرفتها و پیروزیهای ایران در دوران پادشاهان پهلوی را با آنان در میان بگذارم تا به ابعاد پسرفت ایران در دوران جمهوری اسلامیو به ژرفای مصیبتهایی که از رهگذر انقلاب اسلامیبر ایران رفته است پی ببرند و بدانند که در سالگرد این جمهوری اسلامیتبهکار، مناسبتر نه گرفتن جسن که برپا کردن مجالس سوگواری و مهمتر از آن تلاش برای رسیدن به آیندهای شایسته مردم آزادهی ایران است.
پیروزیها و پیشرفتهای ایران در دوران پادشاهان پهلوی
در آغازِ کار
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، رویدادهای گوناگون داخلی و خارجی، ایران را در زمینههای گوناگون به شدت ناتوان کرده و به سراشیب انحطاط و زوال کشیده بودند:
در سالهای آغازین قرن نوزدهم، روسیه تزاری بخش بزرگی از نواحی شمال ایران را اشغال کرد و با تحمیل دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای سرزمینهای اشغالی متعلق به ایران را به تصرف دائم خود در آورد. این شکست، همراه با دوران پنجاه ساله حکومت ناصرالدینشاه قاجار عامل مهمیدر ضعف و عقبماندگی هر چه بیشتر ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم شد. در سالهای نخستین قرن بیستم میلادی، انقلاب مشروطه به هنگام پادشاهی مظفرالدین شاه به تدوین قانون اساسی (۱۹۰۶) و متمم آن (۱۹۰۷) منجر گشت.
در همین سال دو دولت روس و انگلیس بر سر تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ- روسیه در شمال و انگلیس در جنوب- به توافق رسیدند. در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸) نیروهای نظامیروسیه، انگلستان و امپراتوری عثمانی به ایران حمله کردند و پیش از آنکه در پایان جنگ از کشور بیرون روند، بخش عمدهای از شهرها و استانهای کشور را به خرابی کشیدند. در سال ۱۹۱۹ انگلستان بسیار کوشید تا قراردادی را به ایران تحمیل کند که اگر به تصویب مجلس شورای ملّی میرسید و تضمین قانونی مییافت، ایران عملا مستعمره انگلیس و از استقلال محروم میشد. در این زمان بنیه اقتصادی کشور در حال زوال و ساختار سیاسیاش لرزان و بیثبات بود. ملایان در نهادهای فرهنگی و اجتماعی کشور نفوذی گسترده داشتند و تمامیت ارضی ایران در خطر نابودی قرار گرفته بود. در این شرایط، حکومت وقت در رویارویی با دشمنان خارجی توان و بنیهای نداشت.
در چنین اوضاع و احوالی بود که رضاخان نخست در مقام سردارسپه و اندکی بعد در جایگاه نخستوزیری به مقابله با خطراتی که ایران را تهدید میکرد پرداخت و آنگاه در سال ۱۳۰۴ با تصمیم و تصویب مجلس مؤسسان بر مسند پادشاهی ایران نشست.
خدمات و دستاوردهای عمده رضاشاه
مهمترین دستاورد رضاشاه کمک به آگاه کردن مردم به گذشته باشکوه و افتخارانگیز دوران پیش از اسلام در ایران بود. با چنین آگاهی و آشنایی بود که ایرانیان توانستند بر عقده حقارت دیرینه خویش پیروز شوند و با اعتماد به نفس لازم به بهرهجویی از استعدادها و تواناییهای بالقوه خویش بپردازند و زمینه را برای آبادانی و پیشرفت ایران آماده کنند.
برخی دیگر از دستاوردها و خدمات بزرگ رضاشاه را میتوان به اختصار چنین نام برد:
▪ تأمین تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران
▪ الغای نظام کاپیتولاسیون
▪ ایجاد نظام مدرن حقوقی و کوتاه کردن دست ملایان در دادگستری و امر قضاوت
▪ تأسیس نهادهای آموزشی سکولار، ساختن مدارس جدید، احداث دانشسراهای تربیت معلم، و ایجاد نظام دانشگاهی مدرن
▪ اصلاح و مدرنیزه کردن نظام دیوانسالاری
▪ پایهریزی صنایع و کارگاههای مدرن
▪ ایجاد نظام مدرن مالی و مالیاتی
▪ صدور فرمان کشف حجاب به عنوان نخستین گام برای تأمین آزادی و حقوق زنان، توانمند کردن دختران به تحصیل در مدارس و دانشگاهها و تشویق زنان به مشارکت هر چه بیشتر در عرصه اجتماعی
▪ تأمین امکانات لازم برای ساختن زیربناهای اقتصادی و اجتماعی کشور به ویژه ایجاد راهآهن
▪ تخصیص بورسهای تحصیلی برای اعزام دانشجویان به ممالک پیشرفته و کسب معلومات در رشتههای مختلف برای خدمت به کشور
خدمات و دستاوردهای محمدرضاشاه
محمدرضاشاه در دوران پیچیده و پرمخاطره جنگ جهانی دوم به پادشاهی رسید. در این دوران، نیروهای نظامیانگلیس و اتحاد جماهیر شوروی وارد ایران شدند و رضاشاه را ناچار به استعفا و ترک ایران کردند و این در حالی بود که تمایلی نیز به رسیدن فرزندش به تخت پادشاهی نداشتند.
محمدرضاشاه در آغاز پادشاهیاش، مردم ایران را دارای پنج حق عمده دانست: تغذیه، پوشش، مسکن، آموزش و بهداشت. اما در ۱۲ سال نخست پادشاهیاش وقت و همت او صرف تأمین و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران شد، از جمله وادار کردن شوروی به رفع اشغال ایران، نجات آذربایجان از تسلط حکومت دستنشانده شوروی، ایستادگی در برابر قدرت روزافزون حزب توده، تلاش برای اعاده مالکیت ایران بر منابع نفت جنوب.
بر خلاف ادعای مخالفان محمدرضاشاه، او بود که دکتر مصدق را به پذیرفتن مقام نخستوزیری تشیوق کرد و وی را برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای ملّی یاری داد و هرگز از پشتیبانی از او در برابر دشمنان داخلی و خارجیاش دست نکشید و تنها هنگامیفرمان عزل او را از نخستوزیری امضا کرد که ایران به آستانه ورشکستگی و حزب توده با پشتیبانی اتحاد شوروی به اوج قدرت رسیده بود. ناتوانی دولت مصدق در حل مسئله نفت، و اقدام وی در تعطیل کردن مجلس شورای ملّی از راه برگزاری یک رفراندوم غیرقانونی، شاه را به صدور فرمان عزل او مصممتر کرد. اگر مصدق مجلسی را با پشتیبانی آن به نخستوزیری رسیده بود، تعطیل نکرده بود، شاه او را با وجود حقی که قانون اساسی به وی داده بود، تا هنگامیکه مجلس به وی اعتماد داشت، عزل نمیکرد.
برخلاف روش جمهوری اسلامی همواره ایران و مردماش را دانسته یا نادانسته آماج انواع خرابیها و تهدیدها و مخاطرات کرده است، شاه معتقد بود که نخستین و مهمترین وظیفه دولت همانا پاسداری از ملت در برابر خطرات و آسیبهاست. از همین رو، سیاست خارجی محمدرضاشاه بر پایه دوستی با همه اعضای جامعه بینالملل استوار بود و در عین حال مصونیت کشور از هر نوع حمله و تجاوز خارجی را وابسته به وجود یک نیروی نظامیتوانا و مدرن میدانست. گرچه بخش بزرگی از دوران پادشاهی محمدرضاشاه، از میانه دهه بیست خورشیدی تا به آخر، همزمان با جنگ سرد بود، اما در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی ایران به تدریج با همه کشورهای جهان روابطی دوستانه پیدا کرد، از جمله با مصر در دوران ناصر از بعد از جنگ ۱۹۶۷ و با صدام حسین و عراق از ۱۹۷۵، و نه تنها با کشورهای مسالمتجو و صلحطلب بلکه با همه کشورهایی که با یکدیگر روابطی دشمنانه و ستیزهجویانه داشتند از جمله با ایالات متحده آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی، چین، و یا با هندوستان و پاکستان، و با اسراییل و کشورهای عربی.
مهمترین دستاورد محمدرضاشاه را باید در مجموعه تحول ایران، یعنی گذار از آشفتگیها و نابسامانیهای سالهای جنگ و ملّی شدن نفت، و به ویژه پیشرفت چشمگیر کشور از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۵۷ (۱۹۵۴ تا ۱۹۷۸) جست.
در این زمان کوتاه ۲۴ ساله، ایران یکی از عقبماندهترین کشورهای جهان در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی که در جنگ جهانی دوم و دوران ملّی شدن نفت سخت گرفتار اوضاع و احوالی آشفته و نابسامان شده بود، در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی در میان کشورهای در حال رشد به یکی از نمونههای بارز توسعه و پیشرفت با یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی و با کارنامه کمنظیری در خدمات اجتماعی و رفاهی تبدیل شد. برخی از نمونههای توسعه و پیشرفت ایران در آن دوره عبارتند از:
▪ زنان ایران حق رأی دادن و انتخاب شدن به همه مناصب و مقامهای انتخابی و انتصابی از جمله قضاوت، وکالت و وزارت را به دست آوردند. با تصویب قوانین رفاه خانواده، زنان به ویژه در ازدواج و حق حضانت (سرپرستی) کودکانشان، حقوقی برابر با حقوق مردان یافتند. شمار زنانی که به دانشگاه راه مییافتند سال به سال فزونی میگرفت. با تصویب طرح اقدام ملی زنان در همه تصمیمگیریهای دولتی مربوط به جنبههای گوناگون زندگی اجتماعی که بر آزادی، برابری، و حرمت زن تأثیر داشت، نقش و مشارکت داشتند. فلسفه اصلی این کار، پیش از آنکه این اندیشه در سراسر جهان رواج پیدا کند، این بود که زمان در تمام رویدادهای جامعه نقش دارند و تمام امور به زنان نیز مربوط میشود.
▪ آموزش و نهادهای آموزشی به سراسر کشور و در هر سطح در شهرها و روستاها راه یافت. در سال ۱۳۵۴ آموزش و تغذیه روزانه برای همه کودکان و نوجوانان از دوران کودکستان تا کلاس هشتم دبیرستان رایگان شد. شماری از دانشگاههای تازه تأسیس شده (از جمله دانشگاه صنعتی آریامهر، شریف کنونی و دانشگاه پهلوی شیراز) در آموزش به دانشجویان با بهترین نهادهای آموزشی جوامع پیشرفته رقابت میکردند. نزدیک به ۶۰هزار دانشجوی ایرانی در بهترین دانشگاههای غربی آموزش میدیدند. در سال ۱۳۵۵ ایران نخستین کشور جهان در میان جهان موسوم به «جنوب» بود که شمار مغزهای بازگشته به آن از شمار مغزهای فراری بسی فراتر رفت. در همین دوران، شمار دانشآموختگان در ایران به حدی که لازمه جهش کیفی در علوم و فناوری است، رسید.
▪ اقتصاد و جامعه ایران نمونه بارز توسعه شمرده میشدند. درآمد سرانه که در دهه ۲۰ خورشیدی کمتر از یکصد دلار بود، در سال ۱۳۵۷ به ۲۴۰۰ دلار رسیده بود.
▪ اصلاحات ارضی، روستاییان ایران را از اسارت مالکان آزاد کرد. از این پس هر روستایی مالک زمینی شد که میتوانست در آن زراعت کند و همزمان به عضویت شرکتهای تعاونی در آید.
▪ در سال ۱۳۴۱ سپاه دانش و در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی برای خدمت به روستاها و شهرهای کوچک ایجاد شدند.
▪ در سال ۱۳۴۴ خانههای انصاف و شوراهای داوری برای حل و فص مسائل مردم توسط خود مردم دایر شدند.
▪ بر اساس قانون مصوبه در سال ۱۳۵۴ دولت موظف شد در اسرع وقت همگان را زیر پوشش بیمه اجتماعی قرار دهد. در همان سال امکان فروش واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران تأمین شد.
▪ در سال ۱۳۵۴ زنان باردار و کودکان زیر دو سال مشمول کمکهای غذایی شدند.
▪ بر خلاف قرارداد کنسرسیوم سال ۱۳۳۳، سالی که نفت ایران در واقع هنوز ملّی نشده بود، در سال ۱۳۵۲ ملّی شدن نفت ایران واقعا تحقق یافت و دولت با دخالت و حمایت مستقیم محمدرضاشاه قرارداد ۱۳۳۳ کنسرسیوم را لغو و قرارداد جدیدی زیر عنوان قرارداد فروش و خرید نفت با اعضای کنسرسیوم را منعقد کرد که در نتیجه آن علاوه بر مالکیت ذخایر و تأسیسات نفتی، کنترل مطلق و اداره کامل عملیات اعم از اکتشاف و تولید و پالایش و صادرا ت و بازاریابی به شرکت ملّی نفت ایران واگذار گردید و شرکتهای عضو کنسرسیوم به صورت خریداران ممتاز نفت ایران در آمدند. در واقع با عقد این قرارداد، اصول و اهداف اساسی قانون ملّی شدن صنعت نفت تحقق یافت و از آن تاریخ به معنی و مفهوم واقعی به مرحله اجرا گذاشته شد.
▪ افزون بر این، ایران با تکمیل صنعت گاز و لولهکشی، به صدور گاز به اروپا پرداخت. اگر ایران این امکان را مییافت که به تکمیل صنایع پتروشیمیادامه دهد، سالها پیش به یکی از بزرگترین مراکز صنعت پتروشیمیبینالمللی مبدل شده بود.
▪ در سال ۱۳۵۳ ایران به اجرای برنامهای برای ایجاد صنعت انرژی هستهای برای مقاصد صلحجویانه پرداخت. با اجرای این برنامه ایران میتوانست با کمک فرانسه و آلمان تا سال ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ به ایجاد سه نیروگاه انرژی هستهای مدرن موفق شود.
▪ احداث صنایع جدید، ذوب آهن، تراکتورسازی و ماشینسازی با بهرهگیری از مناسبات متوازن و دوستانه با کشورهای هر دو بلوک «شرق» و «غرب» در همان دوران صورت گرفت.
▪ در زمینه حفاظت و کنترل محیط زیست، نه تنها در مورد آب و هوا و جنگل بلکه هم چنین در مورد حیوانات و نباتات نیز ایران در حد یک کشور پیشرفته موفق شده بود.
▪ ایران با توجه به موقعیت استراتژیک خود میکوشید تا پلی برای نزدیک کردن فرهنگها و ملتهای گوناگون جهان شود. به همین قصد، به اجرای برنامههای مناسب به تحقق این هدف پرداخت از جمله برنامه جشن هنر شیراز، جشن هنرهای سنتی اصفهان، جشن توس، تأسیس موزهها، پیشبرد موسیقی و سینما و دیگر هنرهای نمایشی و تأسیس روزافزون تئاترها و فرهنگسراهای دولتی و غیردولتی. نخستین برنامه طرح «گفت و گوی تمدنها» نیز در سال ۱۳۵۷ در تهران اجرا شد.
جمهوری اسلامیو حقوق مردم ایران
وقوع انقلاب اسلامیدر سال ۱۳۵۷ ضربه سختی بر بنیادهای انسانی و مادی توسعه فراگیری وارد کرد که طی پنجاه سال پیش از آن در ایران جریان یافته بود. همان گونه که گفته شد، در نخستین دهه ۱۳۰۰ ایران یکی از عقبافتادهترین کشورها بود. در حالی که در میانه دهه پنجاه خورشیدی به نمونه بارز پیشرفت در میان کشورهای موسوم به «جهان سوم» بدل شده بود. ایران یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی را داشت. از نظر خدمات اجتماعی در سطحی بسیار بالا قرار گرفته بود. مهمتر از همه، به مجموعههای ضروری برای جهش در بسیاری از زمینهها که همگی نمودارهای پیشرفت شناخته شدهاند، دست یافته بود: از حقوق زنان و حمایت از محیط زیست تا علوم و فناوری، مناسبات میانفرهنگی و فرافر هنگی، باسوادی و آموزش فراگیر در طول زندگی.
در نتیجه این پیشرفتهای و دگرگونیهای همه جانبه، در سال ۱۳۵۴ ایران یکی از کشورهای «جاذب مغزها» شده بود؛ وضعیتی که تا آن زمان در هیچ یک از کشورهای «جهان سوم» سابقه نداشت.
اقداماتی که با هدایت محمدرضاشاه زیر عنوان «انقلاب سفید» صورت گرفت، به طور کلی جامعه ایران را متحول کرد و تغییر داد. اثرات این تحول چنان است که حتا پس از ۳۵ سال تلاش مداوم حکومت اسلامیبرای از بین بردن تأثیرات آن، هم چنان در جامعه حضور دارد و ایران را به سوی آینده میراند.
با این همه رژیم جدید از همان آغاز تمام دستاوردهای جامعه ایران را طی پنجاه سال حکومت پهلوی ناچیز شمرد، مجموعه عوامل ضروری را که در آن سالها به وجود آمده بود، پراکنده ساخت، فرهنگ توسعه و پیشرفت را بیارزش جلوه داد، آزادی و حقوق زنان را از آنان گرفت، محیط زیست را یکسره آلوده و تخریب کرد، شماری روزافزون از کودکان و نوجوانان ایران را آواره و بیخانمان ساخت، جوانان کشور را به اعتیاد کشاند، رعب و وحشت را در همه جا گستراند، بازگشت مغزها را بار دیگر به فرار مغزها تبدیل کرد، به اعتبار و آبروی دیرینه ایران در جامعه بینالمللی ضربهای مرگبار زد.
جنگ ایران و عراق، که دیپلماسی مسالمتآمیز و قدرت نظامیایران تا پیش از انقلاب اسلامیآن را نامحتمل کرده بود، کشور را ویران ساخت و خون صدهاهزار از جوانان و نوجوانان ایران را بر زمین ریخت. در حالی که در دوره ۱۵ ساله پیش از انقلاب اسلامی، درآمد سرانه ایرانیان ۱۲ برابر شده بود و از ۱۹۵ دلار در سال ۱۳۴۲ به تقریبا ۲۴۰۰ دلار در سال ۱۳۵۷ رسیده بود، پس از آن به شدت اُفت کرد و در سال ۱۳۸۳، یعنی ۲۵ سال پس از این انقلاب، هنوز کمتر از ۲۴۰۰ دلار بود در حالی که ارزش ریال به شدت کاهش و هزینههای زندگی و تورم به شدت افزایش یافته است.
برای درک فاجعه انقلاب ۵۷ کافیست منحنی هر یک از نمودارهای شاخص پیشرفت در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیک و ژئواستراتژیک را از هر دهه پیش از انقلاب تا زمان انقلاب در ایران رسم کرده و بسنجیم و سپس منحنی به دست آمده را با آنچه در رسم نمودارهای پس از انقلاب به دست میآوریم مقایسه کنیم. آن زمان است که شکاف میان آنچه اکنون هست و آنچه قبلا بود و آنچه میبایست و یا میتوانست باشد، آشکار خواهد شد و عمق فاجعه انقلاب و هزینههای تاریخی را که نظام جمهوری اسلامیبر ایران و ایرانی تحمیل کرده است، معلوم میشود.
ضربه ویرانگر انقلاب اسلامیاما تنها متوجه ایران نیست. آشکارا اگر این انقلاب رخ نداده بود، امروز وضع ایران و هم چنین وضعیت دیگر کشورهای خاورمیانه بسیار متفاوت میبود.
با توجه به قدرت فزاینده نظامیو سیاسی ایران، جنگ ایران و عراق هرگز رخ نمیداد. صدام به کویت حمله نمیکرد.
به احتمال زیاد شوروی به فکر اشغال افغانستان نمیافتاد. طالبان شکل نمیگرفت و در نتیجه گروه ترویستی القاعده نیز مجال رشد نمییافت.
بنیادگرایی اسلامیو اسلامیون افراطی که با تأسیس جمهوری اسلامییکی حکومت پشتیبان و پایگاه مادی و معنوی بینظیر یافتند، مهار میشد و در نتیجه اوضاع خاورمیانه با آنچه اکنون هست بسیار متفاوت میبود. شمار بزرگی از ایرانیان و عراقیها و افغانیها و سوریها و ساکنان دیگر کشورها کشته و معلول و آواره نشده و از پیامدهای مهاجرت و تبعید رنج نمیبردند. بخش بزرگی از ثروت و اموال و شالودهها و ساختارهای زیربنایی این جوامع نابود نشده و ایالات متحده درگیر جنگ خلیج فارس نمیشد و به برکت سیاستهای ماجراجویانه جمهوری اسلامیچنین حضور نظامیفعالی در منطقه نمییافت و به احتمال زیاد «جهانی شدن» رنگ و بوی دوستانهتری میداشت و «برخورد تمدنها» احتمالا به شکل خشنی که امروز به خود گرفته است، در نمیآمد و چه بسا واقعا به گفتگوی بین تمدنها میانجامید.
آنچه در این سی و پنج سال بر ایران و ایرانیان رفته است را به راستی جز یک فاجعه تاریخی نمیتوان نامید. اما همان طور که پادشاه فقید ایران همواره میگفت و میکوشید راه را برای دستیابی ایرانیان به آن هموار کند، آزادی و پیشرفت از خواستهای طبیعی و اولیه انسانهاست و من مطمئن هستم که با همت زنان و مردان ایراندوست، سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.
این گزارشها در حال تکمیل شدن است
خبر گزاری مردانی نیوز
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت سی و پنجمین سال نقض حقوق انسانی
- توضیحات
- منتشر شده در 22 بهمن 1392
طرح از هنرمند ما بابک
( ایران کشور کورش کبیر است نه کشور صاحب زمان)
در جهان تا نور خورشید است وماه
عشق ایرانی به نوروز است وشاه
شاهزاده رضا پهلوی
Reza Pahlavi
۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۲
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت سی و پنجمین سال نقض حقوق انسانی
سی و پنج سال از فاجعه استقرار حکومت جمهوری استبدادی اسلامی در سرزمینمان و جایگزینی پیشرفت و آبادی بـا دروغ و پس رفت می گذرد. برآیند بیش از سه دهه حاکمیت دینی، نابودی همه زیرساخت های بنیادین جامعه و زیان بی مرز برای ملت ایران بوده است. خشت اول جمهوری اسلامی با برگزاری یک رفراندوم نمایشی و فرمایشی که دستمایه پروژه سیاسی «ولی فقیه» است، پایه ریزی شد. اینچنین اسلام سیاسی شد و با اِعمال و اجرای حكم حكومتی، حق حاکمیت ملت از آنها سلب شد.
نظام آپارتاید جمهوری اسلامی از آغاز حکمرانی خود، به نام انقلاب فرهنگی به پاکسازی و حذف اندیشه های مختلف از دانشگاه تا همه سطوح مختلف جامعه پرداخت. با بستن روزنامه ها، زندانی کردن اندیشمندان، روزنامه نگاران، دانشجویان، فرهنگیان و کنشگران مدنی و سیاسی و وکلای مدافع زندانیان سیاسی--عقیدتی، سرکوب شدید فعالین کارگری و سندیکاها، شکنجه و تجاوز زندانیان و آزار و اذیت خانواده های آنها به سرکوب و واپس رانی جامعه ایرانی پرداخته است.
با اجرای اعدام های گروهی با رای دادگاه انقلاب اسلامی به دستور روح الله خمینی و به ریاست خلخالی از کشتار ارتشمردان و خدمتگزاران کشوری بر پشت بام مدرسه رفاه تا کشتار و زنده سوزی بهاییان، کشتار اهل سنت، ترور کُنشکران و شخصیت های برجسته ایران خارج از کشور، تحمیل هشت سال جنگ خانمانسوز به نام «دفاع مقدس» بر ملت ایـران، اعدام زنـدانیان سیـاسی در تابستان ۱۳۶۷، قتل های زنجیره ایی، کشتار دانشجویان در کوی دانشگاه، اعدام نوکیشان مسیحی و دگرباشان، کشتار و اعدام های خیابانی پس از جنبش سبز و همچنان ادامه قتل عام شهروندان ایرانی به نام اعدام تا به امروز، رعب و وحشت را در جامعه ایجاد کرده است.
اینچنین با برافراشتن پرچم «اسلام سیاسی» در راس قدرت، « دیانت » جایگزین « ایرانیت » شد و « استبداد ولایت فقیه » جایگزین « کرامت ایرانی » شد.
پیدایش پدیده آقازاده ها که برآیند اداره مملکت به شکل قبیله ای در همه امور است، به رغم برخورداری از در آمد افسانه ای دلارهای نفتی با چپاول میلیارد میلیارد از سرمایه های ملت ایران در گوشه و کنار دنیا قصرهایشان را برپا کرده اند. این درحالی است که فقر و تنگدستی دهشتناک و عدم امنیت فردی و اجتماعی باعث تضعیف روحیه جامعه شده و سطح امید به زندگی مردم به شکل اسفناکی کاهش یافته است.
عملکرد دولت های جمهوری اسلامی تا دولت کنونی، هیچ تاثیر چشمگیری در بهبود وضعیت ملت ایران نداشته است. چراکه دولت های جمهوری اسلامی مبتنی بر گزینش رهبری از طریق شورای نگهبان همواره وابسته به یک سیستم مافیایی می باشند. و در حقیقت دولت در سیستم جمهوری اسلامی، وسیله ایی برای توجیه هدف بنیادین « ولایت فقیه » یعنی صدور « انقلاب اسلامی » به منطقه و جهان است. برهمین اساس، جمهوری اسلامی به جای سرمایه گذاری در بخش توسعه صنعت گاز و دیگر منابع بالقوه کشور همچون تولید انرژی خورشیدی، بودجه هنگفت کشور را با صرف صدها میلیارد دلار، در اجرای برنامه هسته ای به هدر داده است و تا به امروز موفق به تولید یک کیــلو وات برق شهری نبـوده است. همچنین در راستای سیـاست هــای ماجراجـویانه خود سرمایه های هنگفتی در پشتیبانی از گروه های تروریستی در منطقه حیف و میل کرده است.
در حالیکه نهادهای مدنی و کُنشگران حقوق بشری و جامعه جهانی، فراتر از پرونده هسته ای، نگاه ویژه ای بر پرونده های بیشمار نقض حقوق بشر و برنامه های پشتیبانی از گروه های تروریستی توسط جمهوری اسلامی دارد، رژیم برای پنهانکاری چهره مافیایی خود در مقابل جامعه جهانی با خرج سرمایه های کلان اقدام به ساخت بدیل های درون نظامی « اصلاح طلبیون » و « اعتدالیون » کرده است، و با اجرای صحنه های نبرد سیاسی درون حکومتی به جهانیان «دمکراسی دینی» در کشورمان را به نمایش می گذارد. و همه این تلاش های بیهوده، تنها برای حفظ « بقای نظام خود » در تقابل « منفعت ملت و منافع ملی ایران » می باشد.
هم میهنانم،
در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی، این روزها را هر سال با هزینه کردن از سرمایه های ملت ایران به پایکوبی و جشن در مدارس و برنامه های تلویزیونی و در میهمانی های گوناگون در سراسر جهان می پردازد. در حالیکه نقض حقوق انسانی توسط عوامل نظام جمهوری اسلامی در طول این سی و پنج سال وخیم تر شده است. در شرایطی که حاکمان جمهوری اسلامی با استفاده از خزانه کشور به دروغ پردازی در تاریخ کُهن و پربار سرزمینمان در کتاب های درسی تا تولید برنامه های هنگفت تلویزیونی می پردازد.
در این روزهایی که خنده ها و لبخند های نظامداران جمهوری اسلامی به نام تدبیر و امید، تلاش در فریب جامعه جهانی برای حفظ بقـای خود دارد. و فقــر و تنگــدستی همچنان بیداد می کند، تعداد اعدام ها افزایش یافته است، و وضعیت زندانیان سیاسی ـ عقیدتی و خانواده های آنها وخیم تر شده است.
درچنین شرایطی، بسیاری از کُنشگران ایرانزمین در درون و برون از مرزهای کشورمان در میدان مبارزه های مدنی و سیاسی به ویژه در درون کشور برای دستیابی به حقوق انسانی و آزادی در تلاش هستند. درود می فرستم به همه شخصیت های برجسته سیاسی و مدنی ایرانزمین، به همه وکلای مبارز و شجاع و مدافع زندانیان سیاسی، درود بر کُنشگران جنبش میلیونی زنان، درود بر همه کُنشگران جنبش های کارگری، درود بر همه کُنشگران اتحادیه ها و سندیکاها، درود بر جنبش همیشه زنده دانشجویی، درود بر جنبش معلمان، درود بر همه هنرمندان مبارز و مقاوم ایرانمان
درودی به پیمان عارفی که مظلومانه در زندان است و مادر و همسرش دیگر نمی توانند به دیدار او به مسجد سلیمان بروند.
درودی به کاظمینی بروجردی، روحانی مبارز و آزدیخواه که از پشت دیوارهای بلند زندان های مخوف جمهوری اسلامی فریاد دمکراسی و سکولاریسم می زند.
از شما هم میهنان گرامی دعوت می کنم، به فراخوان حشمت طبرزدی که شجاعانه از پشت درهای بسته زندان جمهوری مستبد اسلامی برای ما ارسال کرده است سلام داده و با مشارکت و حضور پررنگ خود، در گردهمایی های ۲۲ تا ۲۷ بهمن صدای بی صدای ملت ایران باشیم.
هم میهنانم،
بر اساس همه این دلایل، تمرکز خود را می بایست بر همبستگی ملی در راستای ارائه یک آلترناتیو سکولار ـ دمکرات و در پشتیبانی از کارزارهای « نه به اعدام » و « نه به پوشش اجباری » و دیگر کمپین های نافرمانی مدنی به دور از خشونت، برای احقاق حقوق شهروندان ایرانی قرار دهیم و بر سیاست های درون مرز و برون مرز کشورمان تاثیر گذار باشیم.
در راستای آشتی ملی، پیوستن مسئولان حكومتی، نیروهای نظامی و انتظامی و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور که هنوز به ایران و ایرانی می اندیشند، به جنبش آزادیخواهی ملت ایران، هزینه گذار به سوی حاکمیت سکولارـ دمکرات ملت ایران را کم کرده و اینگونه سهم مهم خود را در این حرکت ملی ایفا می کنند.
هم میهنانم،
هم میهنانم بدانند که هرچند از هم دور هستیم ولیکن ما یک ملت هستیم، یک روح در۷۵ میلیون جسم. تا آزادی یک یک زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، تا برابری ، رفاه، امنیت برای همه شهروندان ایرانی و تا آزادی ایران به مبارزه ادامه خواهیم داد.
ما همیشه در صحنه بودیم، هستیم و خواهیم بود.
پاینده ایران
رضا پهلوی
برگرفته از نمایه رسمی شاهزاده رضا پهلوی
http://www.rezapahlavi.org/details_article.php?persian&article=670
این گزارشها در حال تکمیل شدن است
خبر گزاری مردانی نیوز